مفهوم كارآفرینی تحت الشعاع مسائل جامعه قرارگرفته وبه محیطهای كسب وكار هنوز وارد نشده است،دراكثر كشورهای توسعه یافته،مفهوم كارآفرینی درسطح اقتصادی جاافتاده به طوری كه جوانان میتوانند خود رابه یك قهرمان تجاری تبدیل كنند ولی دركشورما كارآفرینی اقتصادی بیشتر اشتباهاً بچای ایجاد شغل بكار برده میشود كارآفرینی ازدیدگاههای مختلف مورد بررسی قرارگرفته به ط
قیمت فایل فقط 100,000 تومان
دانشمندان ومحققان علوم مختلف اقتصادی،اجتماعی،روانشناسی ومدیریت كه درمورد كارآفرینی مطالعه ونظراتی ارائه كرده اند تعاریف مختلفی ازكارآفرینی مطرح نموده اند كه تفاوتهای گاه متناقضی دارند تعریفی ازكارآفرینی كه تقریباً شامل همۀ تعریفهای ارائه شده ازآنان باشد عبارتست از
«كارآفرینی فرایندی است كه فرد كارآفرین باایدههای نو وخلاق وشناسایی فرصتهای جدید وبابسیج منابع،مبادرت به انجام كسب وكارو شركتهای نو،سازمانهای جدید ونوآورو رشد یابنده نموده كه همراه باپذیرش مخاطره وریسك است ومنجر به معرفی محصول ویا خدمت جدیدی به جامعه می گردد »
درتعریف فوق به یك سری ازویژگیهای روانی وشخصیتی افراد كارآفرین اشاره شده است مانند:خلاقیت،نوآوری و
روانشناسان بسیاری به بررسی ویژگیهای كارآفرین پرداخته وهریك به مجموعه ای ازخصوصیات آنان اشاره داشته اند كه دراین مطلب سعی برآنست كه بارزترین ویژگیهای كارآفرینان كه دراكثر نظریات روانشناسان به آنها اشاره شده است،هم درسطح فردی وهم درسطح سازمانی پرداخته شود همچنین راههای تقویت این ویژگیها درافراد بیان شده است
ازآن جایی كه تأثیرمحیط پیرامو رانمی توان درهیچ یك ازفعالیتهای بشر انكاركرد
درفصل اول بعد از بیان تاریخچه وتعاریف كارآفرینی به عوامل مؤثردركارآفرینی
همانند نقش دولتها ونقش خانواده نیز اشاره شده است درفصلها ی دوم تاهفتم به بررسی ویژگیهای كارآفرینان پرداخته شده است در قسمت «سخن اخر»به یك جمع بندی از مطالب [ وهمچنین شامل نتایج گرد آوردنده حول موضوع كارآفرینی وروانشناسی میباشد ] پرداخته شده است.
فصل اول:
كارهایی كه می توانیم یا نمی توانیم بكنیم
وآنچه راكه ممكن است یا غیرممكن می پنداریم
به ندرت ناشی از توانایی واقعی ماست،بلكه بیشتر
از عقایدی كه نسبت به خود داریم سرچشمه میگیرد
« آنتونی رابینز»
واژه ی كارآفرینی از كلمه ای فرانسوی به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است و بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی « وبستر» كارآفرین كسی است كه مخاطرههای یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره و تقبل نماید0
كارآفرین و كارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرارگرفت واز قرن شانزدهم به نوعی كارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح كرده اند در بین نظریات اقتصاددانان می توان به نظریه توسعه اقتصادی ژوزف شومپیتر (پدر علم كارآفرینی) درسال 1934اشاره كرد
نظریات وی مبتنی برآن كه كارآفرینان را موتورمحركه توسعه اقتصادی تلقی وعملكرد آنان راتخریب خلاق می داند مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است
كارآفرینی ازسوی روانشناسان با درك نقش كارآفرینان دراقتصاد وبه منظور شناسایی ویژگیها والگوهای رفتاری آنها مورد توجه قرارگرفت ودانشمندان مدیریت نیز به كارآفرینی وایجادجو محیط كارآفرینانه درسازمانها پرداخته اند
جامعه شناسان كارآفرینی را به عنوان یك پدیده اجتماعی درنظرگرفته وبه بررسی رابطه متقابل بین كارآفرینان وسایرقسمتها و گروههای جامعه میپردازند
سیرتاریخی مفهوم كارآفرینی
به طور كلی سیرتاریخی مفهوم كارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم كرد:
دوره اول : قرن 15و 16 میلادی : دراین دوره به صاحبان پروژههای
بزرگ كه مسؤولیت اجرایی پروژههای بزرگ كه مسؤولیت اجرای این
پروژهها همانند كلیسا،تأسیسات نظامی وبود كارآفرین اطلاق میشد
دوره دوم: قرن17میلادی: همزمان با شروع انقلاب صنعتی بود،دراین دوره مخاطره پذیری به كارآفرینی اضافه شد به افرادی همانند بازرگانان وصنعتگران كارآفرین اطلاق می شد
دوره سوم: قرن 18 و19 میلادی: دراین دوره كارآفرین علاوه برمخاطره پذیر بودن،سرمایه مورد نیاز خود را ازطریق وام تأمین می كرد
دوره چهارم: دهههای میانی قرن بیستم :دراین دوره مفهوم نوآوری به عنوان یك جزءاصلی برتعاریف كارآفرینی اضافه شد
دوره پنجم: دوران معاصر (ازاواخر دهه 1970تاكنون): تا قبل ازاین دوره تنها توجه اقتصاددانان به كارآفرینی معطوف بود،اما دراین دوره به تدریج روانشناسان،جامعه شناسان ودانشمندان ومحققین علوم مدیریت نیزبه ابعاد مختلف كارآفرینی توجه نموده اند
دركشور ما تاشروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به كارآفرینی نشده بود مشكل بیكاری وپیش بینی حادترشدن آن دردهه1380 موجب گردیدكه درزمان تدوین برنامه سوم توسعه،موضوع توسعۀ كارآفرینی مورد توجه قرارگیرد دربرنامه اخیرتوسعه كارآفرینی درسطحوزارتخانههای علوم،تحقیقات، فناوری وبهداشت،درمان وآموزش پزشكی،جهاد كشاورزی،صنایع ومعادن وهمچنین مؤسسۀ جهاددانشگاهی شده است
متأسفانه ازواژۀ كارآفرینی، ایجاد كارواشتغال زایی برداشت می شود حال آنكه كارآفرینی دارای پیامدهای وسیعتری ازجمله: افزایش اعتماد به نفس،باورشدن خلاقیت،ایجاد توسعه تكنولوژی، تولید ثروت درجامعه وافزایش رفاه عمومی است ودرصورتی كه فقط به جنبۀ اشتغال زایی آن توجه شود، ازسایرپیامدها بی بهره می مانیم
كارآفرینی ازابتدای خلقت بشردرتمام شئون زندگی انسان حضورداشته ومبنای تحولات وپیشرفتهای بشری بوده است0لیكن تعریف زیاد ومتنوعی ازآن درسیرتاریخی وروند تكاملی موضوع بیان شده است كه برخی ازاین تعاریف ارائه می گردد:
ــ كارآفرین كسی است كه متعهد می شود مخاطرات یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره وتقبل كند
ــ كارآفرین شخصی است كه تخصّص وی تصمیم گیری عقلانی ومنطقی درخصوص ایجاد هماهنگی درمنابع كمیاب می باشد [كاسون،1982]
ــكارآفرینی خلق وایجاد بینش ارزشمندی ازهیج است كارآفرینی فرآیند ایجاد ودستیابی به فرصتها ودنبال كردن آنها بدون توجه به منابعی است كه در حال حاضر موجود است كارآفرینی شامل :خلق،توزیع ارزش ومنافع بین افراد، گروهها وجامعه است
ــ كارآفرین شخصی است كه فعالیت اقتصادی كوچك وجدیدی را باسرمایه خود شروع میكند
ــ كارآفرین پلی میان زایش ایده، تولید وانجام خدمات، مبادله اطلاعات وكالاست
ــ كارآفرینی فرایندی است كه منجر به ایجاد رضایتمندی با تقاضای تازه میشود كارآفرینی عبارت از فرآیند ایجاد ارزش ازراه تشكیل مجموعه ای منحصربه فرداز منابع به منظوربهره گیری ازفرصتهاست
ــ كارآفرینی عامل دگرگونی اجتماعی است وبه ایجاد مشاغل تازه وبهره گیری مؤثرازنیروی انسانی ومنابع طبیعی می انجامد.
كارآفرینی به عنوان عامل كلیدی رشد وتوسعۀ اقتصادی درعصر مدرن شناختته شده است ودرمركز رقابت بین المللی، شركتهای كارآفرینانه هستند كه لبه تیزرقابتی آنها معزوف به انعطاف سازمانی واستراتژی، تغییرمستمردرفرآیند ومحصولات وطرحهاست
طی چندتت سال گذشته،دولتها بطورجدی به تشویق كاآفرینی پرداخته اند، زیرا كارآفرینی موجب بهره مندی مردم وكشور می شود قبل ازآنكه مردم بتوانند كاری راشروع كنند،باید دارای سرمایه،تكنولوژی،تسهیلات لازم برای تولید كالا ونیروی كارانسانی مناسب باشند همچنین باید دارای روحیه مناسب وشرایط درونی متعادل برای موفقیت دركارآفرینی باشند
باآگاهی از نیازهای كارآفرینی ومشاغلی كه نیازبه حمایت دارند، به نظر میرسد كه دولت بهترین موقعیت برای تعیین سیاست وطراحی برنامهها باهدف تشویق كارآفرینی باشد دولت ازطریق اعمال خط مشی در وزارتخانهها ومؤسّسات می تواند موجب شكوفایی كارآفرینی می شود
با توجه به نظریات جدید درمدیریت دولتی كه تحت عنوان مدیریت گرایی مطرح است،دولتها باید درجهت كاستن ازتصدی گری گام بردارند و عمدتاً بر اعمال حاكمیت متمركزشوند درزمینه آموزش كارآفرینی نیزبراساس دیدگاه مدیریت گرایی،انتظارنیست كه دولت به طورمستقیم درگیرآموزش كارآفرینی شود، بلكه باید ضمن ایفای نقش سیاستگذاری، باحمایتها وپشتیبانیهای خود،درجهت رشد وتوسعه كارآفرینی درجامعه بكوشد
دولت میتواند برای آموزش كارآفرینان وصاحب كسب وكاری كوچك با تسهیل امكانات لازم،ازطریق منابع مختلفی به این مهم دست یابد:
ــ سازمانهای غیردولتی
ــ مؤسّسات آموزش دولتی و دانشگاهها
ــ سازمانهای محلی (حكومتهای محلی)
ــ مؤسّسات آموزش خصوصی
ــ اتاقهای بازرگانی وتجاری
ــ مؤسسات توسعه مدیریت
ــ انجمنهای بازرگانی
ــ سازمانهای مشاوره ای
آموزش كارآفرینی لازمه توسعه كارآفرینی است وبرهمین اساس دولتها باید درزمینۀ سیاستگذاری
واجرای برنامههای آموزش كارآفرینی نقش اساسی ایفا كنند
بطور كلی میتوان نقش سیاستگذاری واجرایی دولتها درتوسعۀ آموزش كارآفرینی را با توجه به تجربۀ كشورهای مختلف درموارد ذیل بیان نمود:
كارآفرینی ازمحورهای اصلی رشد وتوسعه است وازنظربرنامه ریزی توسعۀ اقتصادی وتوسعۀ پایداردارای اهمیّت است زیرا:
تازه ای به وجود می آورد
سیاستها،افكارو راهكارهای نو برای حل مشكلات جامعه می شود
قیمت فایل فقط 100,000 تومان
برچسب ها : مفهوم و مفاهیم کارآفرینی , کارآفرینی , کارآفرین , The concept and implications of entrepreneurship , Entrepreneurship , نوآوری , خلاقیت , خودباوری , اهمیت كارآفرینی , توسعۀ كارآفرینی