آناتولی، آسیای صغیر یا تركیه امروز، از جمله كهن ترین سرزمینهای مسكونی جهان به شمار رفته و آن را زادگاه تمدن یونان دانسته اند این كشور طی تاریخ پرفراز و نشیب خود همواره شاهد درگیریها و كشمكشهای اقوام و حكامی بوده است كه برای دست یافتن بر آن با یكدیگر به نزاع پرداخته اند
قیمت فایل فقط 70,000 تومان
بروز این گونه جدالها را كه سابقه تاریخی آنها به حدود دو هزار سال قبل از میلائ مسیح می رسد عمدتا می توان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این سرزمین دانست كه همچون پلی شمال را به جنوب و شرق را به غرب پیوند می دهد و همواره در مسیر حركت دولتهای توسعه طلب از یكسو و قبایل مهاجر از سوی دیگر قرار داشته است.
مادها، هخامنشیان، یونانیان، رومیان، قبایل ترك سلجوقی و عثمانی از جمله دولتها و قبایلی هستند كه نامشان هر یك در برهه ای از تاریخ این سرزمین نقش بسته است.
در حدود سالهای 1600 قبل از میلاد مسیح قسمت عمده ای از آسیا ی صغیر به تصرف اقوام ها یتیت در آمد و امپراطوری ها یتیتی ها بنا نهاده شد كه تا سال 1180 قبل از میلاد در منطقه وسیعی حكمفرمایی داشتند. منبع اصلی قدرت ها یتیت ها استفاده از آهن بود كه به صورت انحصاری جهت مقاصد نظامی خویش به كار می بردند و بعدها هم در كشاورزی از آن استفاده نمودند. با حمله یونانیها به سواحل دریای اژه و تصرف قسمتهایی از آن و حمله سایر اقوام ساكن سوریه و لبنان و فلسطین و سقوط امپراطوری هیتی ها، آسیای صغیر در بین اقوام مختلف تقسیم گردید و حكومتهای جدید به وجود آمد، از جمله معروفترین آنها فینیقی ها، سومریها و لیدیها بودند.
مهمترین وقایع بعد از این تاریخ به ترتیب فتح آسیای صغیر در سال 546 قبل از میلاد به وسیله ایرانیها بود كه تا سال 334 از میلاد طول كشید و سپس اسكندر مقدونی سراسر شبه جزیره آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد. در سال 133 قبل از میلاد رومیها به تصرف این نواحی دست زده و تا سال 395 بعد از میلاد كه شبه جزیره آناتولی در اختیار آنان بود مانع گسترش و بسط فرهنگ یونانی شدند.
در سال 330 میلادی كنستانتین امپراطور روم شهر قسطنطنیه (استانبول) را در ناحیه قدیمی بازرگانی بیزانس احداث نمود كه پس از تقسیم روم به دو قسمت غربی و شرقی، پایتخت روم شرقی شد.
امپراطوری بیزانس از بدو با دولت ساسانی كه از سال 224 میلادی جانشین دولت پارت در ایران شده بود در كشمكش و منازعه دائم بود. سرانجام هر دو امپراطوری در برابر نیروی اسلام در قرن هفتم میلادی از پای درآمدند.
از زمان خلفای عباسی همراه با ضعف قدرت سیاسی اتكاء به قدرت نظامی بیشتر مد نظر فرانروایان بود و در همین زمان تركان آسیای مركزی كه جنگجویان دلیری بودند و به تازگی به اسلام گرویده بودند مورد توجه خلفای عباسی واقع شدند. افراد این قبایل ترك به تدریج در تمام اركان حكومتی نفوذ یافته و با از میان رفتن خلفای عباسی در قرن دهم میلادی گروههای ترك در نقاط مختلف كنترل اوضاع را در دست گرفتند.
تركان قبیله سلجوق كه بعدها امپراطوری سلجوقی را به وجود آوردند توانستند بغداد را تصرف و بخش اعظم آسیای صغیر را از تسلط امپراطوری بیزانس خارج نمایند.
در سال 1071 میلادی امپراطوری سلجوقی در جنگ «ملازگرت» موفق شد تا سراسر آسیای صغیر را از دست امپراطوری بیزانس خارج نماید. امپراط.ری سلجوقی به عنوان اولین دولت ترك تا سال 1299 میلادی در این منطقه حكمفرمایی نمود. در این سال همزمان با افول قدرت سلجوقیان، تركان عثمانی به رهبری عثمان بیك استقالال خود را از سلجوقیان اعلام و به تدریج بر كلیه دول سلجوقی در آسیای صغیر مسلط شدند. عثمان بیك و 36 پادشاه عثمانی در فاصله سالهای 1299 تا 1922 میلادی تحت عنوان امپراطوری عثمانی بر قلمرو وسیعی حكم راندند.
فتح شهر قسطنطنیه و تغغیر نام آن به استامبول (یعنی جایی كه مملو از اسلام است) به دست سلطان محمد دوم (معروف به سلطان محمد فاتح) نقطه ایان امپراطوری روم شرقی بود. پس از این واقع سلان محمد بر بخش اعظم بالكان تسلط یافت و قلمرو عثمانی را توسعه بخشید. سرزمینهای مصر، عراق، الجزایر، سوریه و مارستان تا نیمه اول قرن شانزدهم به امپراطوری عثمانی ضمیمه شده بودند. از این پس تا پایان قرن هیجدهم امپراطوران عثمانی خود را خلیفه مسلمانان می نامیدند. در زمان سلطان سلیمان قانونی هشتمین و قدرتمندترین پادشاه امپراطوری عثمانی، قلمرو امپراطوری به بالترین حد خود رسید و مرزهای آن از شمال تا قفقاز، از جنوب تا كرانه های جنوبی عربستان و از شرق تا مرزهای مراكش و از غرب تا مرزهای ایران وسعت یافت.
با مرگ سلطان سلیمان قانونی در سال 1566 در واقع ضفع و افول امپراطوری عثمانی از وقوع تحولات عظیم صنعتی و اجتماعی در اروپا و فساد داخلی موجبات سقوط و زوال امپراطوری عثمانی فراهم شد. از این پس امپراطوری عثمانی تا آخرین روزهای حیات خود در حالت دفاعی قرار گرفت و به تدریج ضعیف و ضعیف تر شد. اقدامات اصلاحی جهت ساماندهی به وضعیت پیش آمده در دوران سلطان سلیم سوم آغاز گردید ولیكن به دلیل آنكه این تحولات مورد حمایت علما و ینی چریها نبود نتوانست مشكلات داخلی امپراوطری را حل نماید. اقدامات اصلاحی در دوران سلاطین بعدی نیز ادامه یافت ولیكن عملا نتایج مشخصی را سبب نگردید.
طی سالهای دهه اول قرن بیستم روابط عثمانی و آلمان تدریجا پیشرفت نمود و لذا در سال 1914 به دنبال حمایت دولت عثمانی از آلمان جنگ به مرزهای مصر، بین النهرین و قفقاز و تنگه داردانل سرایت كرد. در 30 اكتبر 1918 قرارداد ترك مخاصمه «مودروس» به امضاء رسید و سرزمینهای تحت سلطه عثمانی در عربستان و سوریه و عراق و آفریقا تحت كنترل متفقین قرار گرفت. مئخلهای ورودی تنگه داردانل و دریای سیاه نیز به وسیله متفقین اشغال گردید، با پیمان ترك مخاصمه جنگ جهانی اول به پایان رسید اما دوران جدید برای تركیه آغاز گردید.
پیمان «مودروس» برای سلطان و حكومت استانبول به معنی از دست دادن پادشاهی بود. از این تاریخ (1918) تا سال 1923 تركیه یك دوره هرج و مرج و اغتشاش و جنگهای استقلال را پشت سر نهاد. در این زمان مصطفی كمال (كه بعدها به آتاتورك معروف شد) به علت كسب موفقیت نظامی در جریان جنگ جهانی اول در مقابل نیروهای انگلیسی دارای محبوبیت شده بود، پا به عرصه پرتلاطم سیاسی-اجتماعی تركیه نهاد. پس از اشغال استانبول توسط نیروهای متفقین در مارس 1920 مصطفی كمال در 23 آوریل مجلسی را در آنكارا افتتاح و از نمایندگان سراسر آناتولی جهت شركت در آن وعدت بعمل آورد. در این زمان وی به عنوان رئیس مجلس كبیر ملی و رئیس حكومت جدید تركیه انتخاب گردید.
در اكتبر 1922 پیمان ترك مخاصمه میان دولت آنكارا، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا به امضاء رسید. مجلس كبیر ملی در نوامبر 1922 سلطان عثمانی را از مقام خود خلع نمود و بدین سان عصر خاندان سلاطین عثمانی پس از 641 سال به سر آمد.
با امضاء عهدنامه لوزان با متفقین در سال 1923 میلادی حدود تركیه مشخص و تضمین گردید و وجود یك دولت مستقل ترك در سرزمین آناتولی و تراس شرقی به رسمیت شناخته شد. كاپیتولاسیون ملغی و تنگه های بسفر و داردانل برای همیشه به تركیه تعلق گرفت و تركیه نیز از ادعاهای خود نسبت به متصرفات امپراطوری عثمانی در خارج از آناتولی چشم پوشید. در 13 اكتبر 1923، آنكارا به عنوان پایتخت جدید تركیه معرفی گردید. این تحول در حقیقت به مفهوم قطع كامل رابطه با گذشته و دوران سلاطین عثمانی محسوب شد. حكومت جدید نیز «جمهوری» اعلام و مصطفی كمال به عنوان نخستین رئیس جمهور انتخاب گردید.
آتاتورك طی پانزده سالی كه مقام رئیس جمهوری تركیه را در اختیار داشت با انجام تغییرات متعددی در صحنه اجتماعی و فرهنگی جامعه سعی نمود تركیه را به صورت یك شكور به ظاهر اروپایی درآورد. اولین اقدام وی مخالفت با مداخله مذهب در سیاست و خارج كردن تركیه از همراهی سیاست و دین بود.
اصلاحات مورد نظر وی یكی پس از دیگری انجام گرفت، وی با اعمال زور تغییرات متعددی را تا سال 1938 (پایان عمرش) به انجام رسانید.
تغییراتی همچون جدایی دین از سیاست در سال 1928، حذف دادگاههای اسلامی و از بین بردن مدارس مذهبی، برداشتن حجاب اسلامی بانوان در سال 1934 و ترویج بی حجابی، حذف رسم الخط تركی و جایگزینی آن با الفبای لاتین، تغییر تقویم و حذف تاریخ اسلامی و معرفی و ترویج فرهنگ اروپایی و غربی در میان مردم مسلمانان تركیه پرداخت.
از دیدگاه سیاست داخلی، تا زمان مرگ آتاتورك در سال 1938 كشور عملا در قالب یك سیستم تك حزبی اداره می شد و حزب خلق كه در سال 1923 (با دستور آتاتورك) و براساس اصول و اعتقادات نوین تركیه تشكیل شده بود تنها حزب مجاز به شمار می رفت. اصول اعتقادی این حزب، جمهوری خواهی، ناسیونالیسم، حمایت از مردم و ارتش و جدایی دین از سیاست و اصلاح طلبی (كمالیسم) بود. بعد از گذشت آتاتورك در دهم نوامبر 1938، مجلس كبیر ملی عصمت اینونو را به عنوان دومین رئیس جمهور برگزید. وی با دقت و احتیاط اصول كمالیسم را دنبال نمود.
در فاصله كوتاهی پس از ریاست جمهوری عصمت اینونو جنگ جهانی دوم آغاز گشت، این كشور تا فوریه 1945 كه به آلمان اعلام جنگ داد به دلیل ترس از مداخله قدرتهای بزرگ و فروپاشی كشور بیطرفی را در پیش گرفت. در سال 1943 عصمت اینونو برای بار دوم به ریاست جمهوری تركیه برگزیده شد.
قیمت فایل فقط 70,000 تومان
برچسب ها : حكومت , سازمان های اداری و سیاسی , Turkish government , حکومت ترکیه , ترکیه , رژیم کشور ترکیه , اتاتورک , آتاتورک , ریاست جمهوری ترکیه